سالمندان در آینه دانشمندان
دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
آغاز سالخوردگی و سن پیری از دیدگاه اندیشمندان مختلف در قرون و اعصار متفاوت یکسان نبوده است. مطابق انجیل ، پیری از 35 سالگی شروع می شود . بقراط نامی ترین پزشک یونان باستان ، 42 سالگی را آغاز پیری می دانست .
در جوامع سنتی ، زمان بازنشستگی با دوره ی از کارافتادگی و پیری فیزیولوژیک مترادف است و به همین جهت در آنها پیری خاصی پس از بازنشستگی وجود ندارد ، یعنی تا زمانی که فرد توانائی و نیروی کارکردن را دارد می تواند در تولید سهیم باشد و خود را عضو جامعه بداند .
قوانین حقوقی ، دوران پیری را از زمان بازنشستگی تعین می کند . امرئوزه در جوامع صنعتی موعد بازنشستگی در اکثر موارد خیلی زودتر از بازنشستگی فیزیولوژیک فرامی رسد . این امر با افزایش عمر متوسط و فعالیت جوامع و دولت ها برای کاستن از سالهای کار و پیش کشیدن سن بازنشستگی بیشتر می شود .
به نظر بایت وفاینر کسانی که بیش از 65 سال دارند ، در حالت انزوای اجتماعی به سر می برند و این حالت به آنها اجازه نمی دهد که با دیگران ارتباط نزدیک و صمیمی داشته باشند . تحقیقات نشان می دهد بین فراوانی تماس های اجتماعی و احساس رضایت از زندگی ارتباط وجود دارد . بنابراین بهترین راه برای حل مشکل سالمندان ، ارائه ی خدمات اجتماعی رفاهی ، بویژه پیش بینی و در نظر گرفتن تدابیری جهت برقراری تماس های اجتماعی است . در ممالک رو به توسعه و جهان سوم یعنی کشورهائی که تامین اجتماعی مستمر وجود ندارد یا در حد ضعیفی است ، مردم وقتی سالمند به حساب می آیند که بازنشسته می شوند ، در حالی که هنوز توانائی فعالیت دارند و سالمند شدن جمعیت در این گونه جوامع مسایل عدیده ای پیش روی سیاست گذاران قرار می دهد .
گوردن در یکی از تعابیر خود درباره ی سالمندی می گوید : سالمندی دوره ی محرومیت به رکود و به سرای سالمندی سپرده شدن است و کاتل معتقد است ، بازنشستگی و سالمندی همیشه با از دست دادن اعتبار همراه است .
اما با همه ی اینها اسکنیر اظهار می دارد که پیری آن اندازه هم که تصور می شود بد نیست و برنامه ریزی آن را بهتر هم می سازد. در این صورت حداقل کاری که برای سالمند می توان انجام داد این است که در حد امکان ،این دوره را تا آنجا که ممکن است خوشایند و مطلوب کرد و این مهم عملی نیست مگر با برنامه ریزی صحیح.
لوئی از اندیشمندان علوم اجتماعی معتقد است ، بازنشستگی با سالمندی مترادف است ، زیرا سالمندی یک دگرگونی حیات است که تقریباٌ همه ی افراد سالمند با آن به یکی از انحا مواجه می شود . به نظر وی بازنشستگی تغییر نقش و حالت عمده ای است که در زندگی فرد سالمند رخ می دهد ، خواه این رخداد و خواست فرد باشد و خواه از قوانین و مقررات اجباری بازنشستگی منتج شده باشد .
در رابطه با مسئله سالمندی ودوران پیری آنچه که مورد توجه دیگر اندیشمندان علوم اجتماعی قرار می گیرد این واقعیت است که « سالمند به کسی اطلاق می شود که برای تامین نیازهای حیاتی به توجه مداوم دیگران احتیاج دارد به بیان دیگر آنها معتقدند دوران سالمندی زمانی فرا می رسد که شخص استعداد کار و قبول مسئولیت های اجتماعی را به مسبب کهولت از دست می دهد .
http://www.sahand272.blogfa.com/ http://www.rs272.parsiblog.com/ WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHAN